PEIMAN
ما از تبار کوروش و فرزند جمشیدیم/ پیروز بی برده . بت نپرستیدیم
 
 

دردنامه پرستو صالحی؛ جناب سلحشور، اگر شرف دارید این نوشته‌ها را نیز منتشر کنید!

پرستو صالحی با انتشار متنی در فیس‌بوک شخصی خود، از درد و دل‌ها و اعتراضات خود نوشت. متن نوشته شده توسط خانم صالحی به شرح ذیل می‌باشد:

ترجیح دادم با گفتن این حرف‌ها خودم تیر خلاص خودم رو به خودم بزنم.

اسمشو گذاشتم جنبش زرد = بیزاری جستن از هرآنچه و هرآنکه نباید باشد و هست.

مخاطبم رسانه‌ها و سایت‌های رسمی است و البته جناب سلحشور اگر فیس بوک مباح شده و به سخنان نوشته شده در آن می‌شود استناد کرد، اگر شرف دارید اینهایی رو که الان می‌نویسم هم منتشر کنید. من از فسادی حرف زدم و گلایه کردم که در تمام اصناف کشور هست و حرفم حق بود آدم‌های فاسد در هر صنفی باید شناسایی و حذف بشن این در تمام دنیا مرسومه حتی تو هالیوود...

حالا از مسئولین می‌خوام گلایه کنم...
دهم خرداد سال ۱۳۸۴تشخیص مصلحت نظام دیدار جمع کثیری از هنرمندان با آقای هاشمی رفسنجانی، انتخاب نهم:
آمدند گفتند خانوم صالحی فرمودند تو بانوان هنرمند شما صحبت کنید. گفتم چرا من؟ گفتند قرار نیست رسانه‌ای بشود و آزادی بیان دارید گفتم هرچه باداباد و یا علی

گفتم: من پرستو صالحی به عنوان یک شهروند صحبت می‌کنم نه یک بازیگر یک شاعر آمریکایی می‌گه اگر نمی‌تونی خبرهای خوب بیاری بهتره هیچ خبری نیاری... به نظر من اگر کسی در مسئولیت خود نتواند به حرفی که می‌زند و به وعده‌هایی که می‌دهد عمل کند‌‌ همان بهتر که هیچ حرفی نزند! ۲۶ سال سختی و جنگ و فشار‌های اقتصادی و... باعث شده مردم بی‌دلیل به هم دروغ بگویند این دروغ‌ها، دروغ‌های بی‌دلیل است چرا که نه برای از دست ندادن چیزی ست، نه برای به دست آوردن چیزی!!!

گفتم: من برای مرحوم محمد علی فردین گریه کردم به کدام گناه نکرده باید حذف می‌شد؟! حق او و امثال ایشان سال‌ها خانه نشینی نبود. گفتم: هنرمند خوب کشورم آقای بهمن مفید در سالن حضور دارند ته سالن نشسته‌اند، تن‌ها... به همراه خانوم شیلا خداداد پیش ایشان رفتم و می‌گویم استاد شما پیشکسوت ما هستید تشریف بیاورید ردیف جلو، ایشان گفتند تا همینجا هم که راه دادند خیلی ست. دلم به درد آمد آخر ما به تبار مفید بدهکاریم در حالی که هنوز خاکس‌تر استاد بیژن مفید در خارج از ایران امانی دفن است. گفتم من تقاضا می‌کنم اجازه بدهید اجساد هنرمندانی که خارج از ایران دفن شده‌اند به ایران برگردانده شوند گفتم و گفتم و گفتم...

دو ماه بعد سریال ارث بابام رو بازی می‌کردم که احضار شدم وارد اتاق شدم تمام روزنامه‌هایی که صحبت‌های اون روز منو چاپ کرده بودند روی میز بود. بعد از ۳ ساعتی تهدید و تحقیر فرمودند خوشحال نشو ممنوع کارت نمی‌کنیم که قهرمان بشی. یواش یواش کم و کم رنگ می‌شی و بعد، یک برگ کاغذ که بنویس، گفتم چی بنویسم؟ گفت بنویس که دیگه غلط اضافی نمی‌کنی تریبون پیدا کردی هرچی دلت خواست نمی‌گی و... نوشتم من پرستو صالحی تا زمانی که در چهار چوب نظام جمهوری اسلامی کار می‌کنم چیزی مغایر با این نظام نخواهم گفت. امضا و تمام.

۴ سال گذشت تو این ۴ سال از سر لجبازی یه کلیپ واسه یک خواننده‌ای بازی کردم که اتفاقا همه فکر کردند به خاطر کلیپ ممنوع کار شده‌ام. ماه رمضان ۱۳۸۹ دعوت شدیم افطاری آقای احمدی‌نژاد با حضور وزیر ارشاد و... گفتم من که چندان فعالیتی ندارم چرا من؟ به هر حال رفتم با تکه‌هایی از روزنامه‌های سال ۸۴ و نامه‌ای که فقط درد نامه بود نه درخواستی نه خواهشی. و البته باز هم پشت تریبون رفتم چون آقای رییس جمهور فرمودند رسانه‌ای نمی‌شود و هرچه می‌خواهد دل تنگتان بگویید گفتم: من نیامدم حرف بزنم اومدم بگم همکاران خوبم به این جمله اکتفا نکنید، من گفتم و ۴ سال خانه نشین شدم آقای احمدی‌نژاد فرمودند زمانه فرق کرده و شما راحت باشید و باز گفتم آدم یک اشتباه رو دو بار تکرار نمی‌کند. نامه را دادم و آمدم. دو ماه بعد از حراست سازمان صدا سیما که باید بگم زمین تا آسمان با سال هشتاد و چهاری‌ها فرق دارند و بسیار محترمانه برخورد می‌کنند (این چاپلوسی نبود، آدم باید حق و بگه نا‌حق رو هم بگه) تماس گرفتند که نامه‌ای آمده از ریاست جمهوری تا از شما بابت آن ۴ سال دلجویی شود. گفتم نیازی نیست. گفتند حالا بیایید. رفتم، خب جواب ۴ سال از بهترین سال‌های عمر کاری من چیست؟ چطوری می‌شه برش گردوند؟ بازیگر وقتی از بورس افتاد دیگه افتاده، همه یادشون می‌ره که یک زمانی بودی اصلا و پر کار هم بودی... گفتند از طرف نهاد ریاست جمهوری آن وام ۵۰ میلیون تومانی را که قرار است به هنرمندان تعلق بگیرد را انجامش را برای شما تسریع می‌کنیم

گفتم لازم نیست ولی خب ۴ سال کم کاری یا بهتر بگم بیکاری مشکلات مالی به همراه داشت، قبول کردم. نامه وام از نهاد ریاست جمهوری صادر شد و رفت وزارت ارشاد برای تایید و بعد خانومی از ارشاد تماس گرفتند و فرمودند ما برسی کردیم شما فاقد درجه هنری هستید و وام به شما تعلق نمی‌گیرد... چند هنرمند در ایران درجه هنری دارند؟ و آیا آنان که دارند نیازی به وام دارند؟ حالا دوستان خبرنگار این‌ها را می‌نویسید؟ از به زانو در آوردن آدم‌ها حرفی می‌زنید؟ هزار بار خواستم از کشور بروم ولی الگوی من در هنر و ورزش فردین‌ها و حجازی‌ها بوده‌اند که کنار مردم خودشون ایستادند و درد کشیدند... امروز هم می‌مانم، چه باشم در عرصه هنر، چه نباشم اینجا در کنار مردمم هستم تا زنده‌ام و نفس می‌کشم. این قصه مرگ پرستو صالحی بود و داستان همچنان ادامه دارد

جناب آقای سلحشور دوستان شما درهای ایستادگی و شرف و عزت انسانی و صداقت و صراحت را بر روی ما می‌بندند و بعد شما توقع مدینه فاضله دارید؟ مولا علی (ع) فرمودند دیده را ندیده انگارید. شنیده‌هایتان را باور نکنید، دیده‌هایتان را باور کنید. گویا شما ندیده‌ها را دیده می‌انگارید و تابع شنیده‌های خود هستید تا دیده‌ها.

یا حق

 




چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:اختلاس , , :: 14:58 ::  نويسنده : پیمان

صراط نیوز: هنوز خبر رسوايي سه هزار ميلياردي در اذهان مردم از تب و تاب نيافتاده است كه شنيده‌ شد يك بدهكار هزار ملياردي ديگر كه توانسته با رانت برخي اشخاص وام‌هاي كلان بدون تضمين از بانك‌ها دريافت كند، مدتي است از كشور متواري شده و ارز قابل توجهي را از ايران خارج نموده است.

شنيده‌ها از منابع موثق حاكي است، م.م كه یکی از بزرگترين اشخاص كارتل صنايع روغني و نهادهاي كشاورزي در ايران محسوب مي‌شد، مدتي است با فرار از بدهي‌هاي كلان بانكي خود از كشور متواري شده است. وي كه داراي ۵ كارخانه روغن كشي بزرگ(استخراج روغن از محصولات گياهي) در بندرامام، ماهي دشت، ناب دانه و... مي‌باشد، به تنهايي ۶۰ درصد بازار روغن‌كشي كشور را در اختيار داشت.

م.م همچنين ۲ كارخانه بزرگ روغن نباتي با برند‌هاي معروف غ و ن كه در شمال كشور و در كرمانشاه داير بود داشته كه به تنهايي حداقل ۲۰ درصد بازار روغن آماده كشور را در اختيار دارند. با این وجود پس از فرار وي هر دو كارخانه تقريبا به حالت نيمه‌تعطيل درآمده و عنقريب است كه به دليل بدهي‌هاي كلان از ادامه كار بازماند.

م.م به همراه چهارشخص بزرگ مطرح در صنايع غذايي ايران و وزارت كشاورزي ۶ ركن اصلي صنعت غذاي ايران را در اختيار داشته و بزرگترين كارتل غذايي كشور به شمار مي‌روند.
وي همچنين كارخانه آب معدني با برند "د"(تعطيل شده)، چاي با برند "ت"(تعطيل شده)، كارخانه سيمان( كه توسط رييس جمهور افتتاح شده است و در حال حاصر نيمه فعال است) و يك كارخانه ذوب‌آهن(نيمه فعال) نيز در اختيار داشت. 

م.م همچنين يك شركت بزرگ كارگزاري در بورس نيز احداث كرده است كه توانسته بود به دليل واسطه‌هاي بسيار خريد و فروش هاي بسياري را از طريق خود انجام دهد كه اين شركت نيز پس از فرار وي به حالت نيمه تعطيل درآمده و اكنون بايد منتظر بود كه آيا تعطيلي اين شركت بر بازار بورس نيز اثر خواهد گذاشت يا خير؟

نكته جالب توجه اينجاست كه شنيده‌ها حكايت از آن مي‌كند كه م.م توسط شخصي به نام ا.خ كه به دليل تكثر عناوين شغلي به ابوالمشاغل معروف است، توانسته بسياري از وام‌هاي كلان را با توصيه براي وي جذب نمايد. اين ابوالمشاغل همان كسي است كه شركت اميرمنصور آريا از طريق وي توانسته وام‌هاي كلان بسياري براي گروه آريا فراهم نمايد تا رسوايي سه هزار ميلياردي را رقم بزند.

لازم به ذکر است که دولت مدتهاست در خصوص اين شخص حساسيت به خرج داده و حتي پیش از این شخص رييس جمهور نيز شخصا پيگير مسايل مالي اين فرد شده بود.

در همين خصوص برادر وي كه از شركاي وي به حساب مي آيد چندي پيش دستگير شده و همچنان در بازداشت به سر مي‌برد، اما م.م به دليل ارتباطات گشترده توانسته است با ارز بسياري از كشور خارج شود و بدهي حدوداً بيش از هزار ميلياردي به سيستم بانكي را باقي بگذارد و اكنون در ليست سياه بانك مركزي قرار بگيرد.

اما نكته مهم ديگر اينجاست كه آقاي ابوالمشاغل حدود دو سه هفته پيش وي را در در دوبي و در لابي يك هتل مجلل ملاقات كرده و ساعتها با يكديگر رايزني كرده‌اند.



پانا: بازیگر نقش مادر رضا عطاران در فیلم «خوابم می‌آد»، مرد هزار چهره سینمای ایران شد.

 اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بازی در فیلم «خوابم میاد» نخستین تجربه کارگردانی رضا عطاران در سینما، تحسین اهالی رسانه و منتقدان را برانگیخت و تبدیل به مرد هزار چهره سینمای ایران شد.


 

این هنرمند تا کنون در چند فیلم با لباس زنانه به ایفای نقش پرداخته است اما حضور او در نقش مادر رضا عطاران با گریم و بازی متفاوت نظر داوران جشنواره فیلم فجر را به خود جلب کرد.

 تا آنجا که توانست سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد سی‌امین دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم فجر را از آن خود کند.



پشت پرده به بن‌بست رسیدن قهوه تلخ (تمام حاشیه و شایعات)


«گروه تولید قهوه تلخ،‌ پخش شده‌اند. جمع کردن دوباره‌ گروه‌، کارخیلی سختی است»، «احتمالا خبر توقف سریال صحت دارد»، «مهران مدیری افسرده شده و شاید کار را ادامه ندهد»، « این سریال پروانه پخش ندارد»، «ساخت ادامه قهوه تلخ منتفی است». گفته‌های عوامل سریال و مسئولان وزارت ارشاد در این چند‌روز، چیزهایی شبیه به این است؛ حرف‌هایی که نشان می‌دهد سریال قهوه تلخ زودتر از موعد یخ کرده و از دهان افتاده؛ سریالی که شروعی داغ و طوفانی در تابستان 89 داشت، حالا در زمستان 90 پایانی سرد و تلخ دارد. چرا قهوه تلخ به چنین پایانی رسید؟

«ما بعد از یک ماه برمی‌گردیم تا انرژی و فضای تازه‌ای را به سریال تزریق کنیم.» مهران مدیری تقریبا با چنین استدلالی یک هفته قبل از آغاز رمضان، وقفه در قهوه تلخ را کلید زد؛ وقفه‌ای که از موارد قبلی طولانی‌تر شد و با توجه به افت محسوس فروش نسخه‌های آخر، قابل پیش‌بینی بود. بدین ترتیب مخاطبان پرو‌پا قرص قهوه تلخ با شنیدن حرف‌های مدیری، سری 25 سریال را داخل دی‌وی‌دی‌پلیرها گذاشتند، سه قسمت 73 تا 75 را دیدند و آن‌‌وقت به‌استقبال سریال‌های «پر روح» رمضان رفتند............................



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوانpeiman-a16 و آدرس peiman-a16.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->